جستجو
US Dollar
FA
Back to all

استرس مالی چیست و چطور از آن رها شویم؟

استرس مالی چیست و چطور از آن رها شویم؟

هفتاد و یک درصد از انسان‌ها بیش از اندازه‌ای که دلشان می‌خواهد به پول فکر می‌کنند. همه‌ی ما فشار روانی آن لحظه را تجربه کرده‌ایم که می‌فهمیم وقت پرداخت قسط‌ و اجاره نزدیک است. البته ما در کل ماه‌های سال این فشار و استرس مالی را تحمل می‌کنیم و فقط در زمان‌های خاصی متوجه تأثیر زیاد آن بر ذهن‌‌مان شده‌ایم.در ادامه مطلب با ارگ تجارت همراه باشید:

 راهکارهای زیادی برای کاهش استرس مالی وجود دارد ولی وقتی در وضعیتی قرار داریم که نمی‌توانیم تغییری در شرایط مالی‌مان ایجاد کنیم، در وهله‌ی اول باید بر استرس‌ روانی‌ قسط‌های همیشگی غلبه کنیم، قبل از اینکه همه‌ی زندگی و ذهن‌مان را آشفته کند. در واقع باید توجیه باشیم به همان اندازه‌ای که برای حفظ تعادل اقتصاد خودمان یا خانواده‌ تلاش می‌کنیم، باید از سلامت روان‌مان هم محافظت کنیم.
استرس مالی چه بلایی سرمان می‌آورد؟ 

احساس درماندگی حاصل از فشارهای اقتصادی می‌تواند در بلندمدت با ذهنتان کاری کند که حتی اگر روزی به سرمایه‌ای برسید که عوامل بیرونی فشاری بر زندگی‌تان نیاورد، به دلیل آن ترس‌ها و احساسات قدیمی، نتوانید از داشته‌هایتان لذت ببرید. بنابراین مطمئن باشید که غلبه بر استرس مالی گامی حیاتی برای رهایی از بدهی است.

نشانه‌هایی وجود دارد که باید نسبت به آن‌ها هوشیار باشید و با بی‌توجهی از کنارشان رد نشوید. علامت‌هایی مثل بیماری‌های مربوط به فشار خون و قلب و عروق، سردرد مداوم، کم‌اشتهایی، مشکلات گوارشی، افسردگی، افکار خودکشی و خشونت. طبق تحقیقات، انسان‌هایی که زیر بار قرض و قسط هستند، سه برابر بیشتر از کسانی است که مشکلات مالی کمتری دارند در معرض از دست دادن زندگی‌شان قرار دارند؛ چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی.

مشکلات اقتصادی در خانواده‌ها به غیر از مشکلاتی که برای سلامت افراد ایجاد می‌کند، قدرت برهم‌زدن روابط زندگی خانوادگی و فامیلی را هم دارد. آدم‌ها صبر و حوصله‌شان کم می‌شود و با لحن بدتری راجع به خرج و مخارج خانه به هم تذکر می‌دهند. یا فکرشان مشغول هر چیزی می‌شود جز عواطف و قوام خانواده و این وضعیت متشنج در خیلی از موارد به قهر و جدایی ختم می‌شود. 
با استرس مالی شرایط بدتر هم می‌شود

در خیلی از موارد هم فردی که به نظر فشار بیشتری را تحمل می‌کند برای رهایی از وضعیت خانواده به اعتیاد روی می‌آورد‌؛ نه لزوما اعتیاد به مواد مخدر، به قمار و هر چیز دیگری که تعادل ذهنی فرد را بهم ریخته و به‌نوعی برای ساعاتی خلاصش کند. پس باید تاثیر منفی استرس مالی را جدی بگیریم.

بنابراین وقتی از بیماری‌های مختلفی حرف می‌زنیم، برای مثال افسردگی، باید به این وجه آن هم نگاه کنیم که خود همین بیماری با ذهن شما کاری می‌کند که ماندن در یک شغل و وضعیت ثابت برای‌تان سخت باشد و حتی کم‌کم توان تحمل یک روز کاری کامل را از شما می‌گیرد. 

بنا بر تحقیقاتی در کشور امریکا، افسردگی در یک سال منجر به ۴۹۰ میلیون مرخصی روزانه شده است. در واقع فقر، فشار مالی فرد، فشار اقتصادی جامعه شاید در ابتدا علت و زمینه‌ساز بسیاری از این بیماری‌ها باشند ولی اگر درمان نشوند و جلوی‌شان را نگیریم، در آینده عواملی بازدارنده برای داشتن شغل و درآمدی مطمئن هستند. وضعیتی که دیگر در آن نه از پس خودمان برمی‌آییم نه از پس پرداخت قبض‌ها و قرض‌ها و قسط‌ها.

 
چه راهکارهایی برای کاهش استرس مالی وجود دارد؟

 

بعد از جستجوی این عنوان در گوگل به نتایج زیادی می‌رسیم اما اینکه کدامیک از این نتایج که معمولا برای نظام اقتصادی کشورهای جهان اول و بزرگتر است و شاید اصلا عملی نباشد، به راه‌هایی می‌پردازیم که به اصطلاح «شدنی»تر هستند.
مثال اول؛ تو به مشاور نیاز داری

برای مثال در دور و اطرافمان کمتر کسی را با درآمدی متوسط و کمتر می‌شناسیم که راضی باشد برای رفع استرس مالی بودجه‌ای کنار بگذارد و هزینه مشاوره‌ی اقتصادی را هم به باقی مخارج خانه اضافه کند. یا جلسات تراپی منظمی برای ریشه‌یابی اضطرابی که همیشه راجع به پول دارد (مشخصا مربوط به افرادی است که بی‌اندازه و همیشه دغدغه‌ی مالی دارند و حس می‌کنند در جمع و جور کردن وضع اقتصادی زندگیشان ناتوان‌اند) شرکت کند. اما این دو تخصص می‌توانند بیش از آنچه فکر می‌کنیم مؤثر باشند. شاید در ابتدا این خودش خرج زیادی تلقی شود ولی در ادامه می‌فهمیم که با ریشه‌یابی یا مشورت با متخصص به خودمان در سال‌های آتی زندگی کمک کرده‌ایم. از شر افکار و خیال‌هایی که ممکن بود به کشتن‌مان بدهند خلاص شده‌ایم چون از کسانی کمک گرفته‌ایم که راهکار رهایی از  این شرایط را می‌دانند. پس از آن به آرامشی برای ایجاد نظم در زندگی رسیده‌ایم که به میلیون‌ها تومان پول می‌ارزد.


مثال دوم؛ خرج بیهوده را بشناس

راه حل بعدی، توجه به مخارجی است که برای‌ خودمان بدیهی تلقی شده ولی وقتی با کسی در موردشان حرف می‌زنیم، اضافی‌بودن‌شان را به ما گوشزد می‌کنند. برای مثال من با خودم فکر می‌کنم که وقتی هفت روز هفته را سخت کار می‌کنم لایق این هستم که چند روز در هفته غذای لذیذی از رستوران مورد علاقه‌ام بگیرم.

 این نیرویی است که شما در لحظه، بر خواست‌های درونی‌تان دارید و با آن به‌راحتی خودتان را راضی می‌کنید. بعد از مدتی به این خرج عادت می‌کنید، به طوری که آن را-مربوط به غذا یا هر چیز دیگری که باشد-در خرج و مخارج غیرضروری محاسبه نمی‌کنید یا مثلا فکر می‌کنید چه نیازی به خرج‌کردن برای داشتن مودم خانگی و شارژش دارید درحالی‌که پول خیلی بیشتری را برای اینترنت خط موبایل‌تان پرداخت می‌کنید. یا خیلی وقتها علیرغم چیزی که به نظر می‌رسد باید پذیرفت که خریدن ابزار، اجناس، و اشیاٰء ماندگارتر(مسلما گران‌تر) می‌تواند آینده‌ی کم‌خرج‌تری را برایمان بسازد. این موارد چند مثال و عنوان بود تا گریزی بزنیم به متن بعدی که به راهکارهای بیشتر و اهمیت هرکدامشان بیشتر بپردازیم. با ما در این مسیر همراه باشید تا با هم بیاموزیم که چگونه با مدیریت هزینه‌ها، استرس مالی را کمتر کنیم.

نظرات
انصراف از نظر Close